1) آگاهانه باشد

    دو رکعت نماز انسان آگاه و دانا، از هفتاد رکعتِ شخص نادان برتر است.(1) و عبادت کننده نا آگاه، همچون الاغ آسیاب است که می چرخد ولی پیش نمی رود.(2)

امام صادق(ع) فرموده است: کسی که دو رکعت نماز بخواند و بداند با که سخن می گوید، گناهانش بخشیده می شود.(3) در اینصورت است که نماز معراج روح می شود و عامل باز دارنده از فساد و موجب قرب به خدا.

2)عاشقانه باشد

    آنچه موجب نشاط روح در عبادت می شود و عابد، از پرستش خود لذت می برد، عشق به الله و شوق به گفتگوی با اوست. عبادت های بی حال و از روی کسالت و سستی و خمودی، نشانه نداشتن شور و شوق نیایش و نجوا با پروردگار است.

در دعا می خوانیم : «... واجعل نشاطی فی عبادتک»(4) خداوندا! نشاط مرا در عبادت خودت قرار بده.

آنانکه از عبادت لذت نمی برند، همچون بیماری هستند که از غدای لذیذ، لذت نمی برند. اگر این شوق و عشق باشد، دیگر چندان نیازی به تبلیغ و تشویغ و تحریک از بیرون نیست، بلکه انگیزه درونی انسان را به عبادت وا می دارد و آنگونه که برای دیدار یک شخصیت معروف و محبوب، لحظه شماری می کنیم و از آن دیدار مسرور می شویم، از عبادت هم به وجد و نشاط می آییم.

برای عاشقان، شنیدن صدای «اذان»، اعلام فرا رسیدن لحظه دیدار است. پیامبر اسلام که به بلال، می فرمود: « اَرِحنا یا بلال»(5) ای بلال! ما را از غم و تلخی نجات بخش، شوق زاید الوصف آنحضرت را به نماز می رساند.

3) خالصانه باشد

    هیچ چیز همچون «ریا» و خودنمایی و مردم فریبی، آفت عبادت نیست. و از آن طرف، هیچ چیز چون خلوص، ارزش آفرین عبادت و نماز نمی باشد. البته داشتن اخلاص در عبادت، بسیار دشوار است و دل و جان را از تهاجم وسوسه های ابلیسی رهاندن، رنجب بزرگ دارد و همتی بلند و اراده ای نیرومند می طلبد. عبادت، تا خالص نباشد، در درگاه الهی پذیرفته نیست و تنها پیشانی بر زمین زدن و قرائت تام داشتن و صف اول جماعت ایستادن و... ملاک نیست. باید نماز و بندگی، از رنگ و ریا پاک و به رنگ الهی(صبغه الله) آراسته باشد تا به خدا برسد. تعبیر قرآن چنین است:

«وَ ما اُمروا الّا لیعبدوا الله مخلصین له الدین»(6) هیچ دستوری عبادی برای مردم نیامده مگر آنکه امر به اخلاص در آن شده است.

4) خاشعانه باشد
خشوع، حالت قلبی انسان در عبادت است و نتیجه توجه کامل به مقام بندگی در آستان الهی استو. آنکه نیاز و عجز خود را می داند و عظمت و کمال الهی را می شناسد و در حال عبادت، خود را در برابر آن خدای بی همتا و آگاه می یابد، دل، حالتی متناسب با این «حضور» پیدا می کند، قلب، خاشع می شود، نگاه، افتاده می گردد، توجه از هر چیز دیگر بریده و به معبود متوجه می شود.

قرآن در توصیف مومنان و عبادتشان می گوید:

«الذین هم فی صلواتهم خاشعون»(7) در نمازشان خاشعند.

این حالت محصول آن توجه است. در حدیث است:

«اُعبد الله کانک تراه»(8) خدا را چنان عبادت کن که گویا او را می بینی. در توصیه دیگری در حدیث آمده آمده است:

«فَصَلِّها لِوقتِها صَلاه مُودِّعٍ»(9) چنان نماز را در وقت خودش بخوان که گویات نماز آخرین است. یعنی همواره این حالت را داشتن که گویا فقط برای همین یک نماز آخرین، فرصت مانده است.

5) مخفیانه باشد

   رسول خدا فرمود: «اعظم العباده اجراً اخفاها»(10) پاداش عبادتی بیشتر و بزرگتر است که مخفی تر باشد. این برای آنست که عبادت(به خصوص عبادت های مستحب) در حضور جمع، زمینه بیشتری برای تظاهر و ریا و در نتیجه کاهش پاداش، پدید می آورد. البته این در مواردی است که اسلام، خود امر به عبادت آشکار نکرده باشد، همچون نماز جماعت در مسجد، که از نماز تنهایی در خانه بهتر است.

شیطان، دشمن رستگاری انسان است و سوگند خورده که همواره در راه انسان، چاه گمراهی و پرتگاه گناه بکند و همچون خود، انسان را هم جهنمی کند. از این رو، برای تباه ساختن عمل عبادی انسان دام می گسترد و عبادت او را فاسد می سازد.
یا از راه ریا و خراب کردن نیّت
یا به صورت عجب و خودپسندی بخاطر عبادت
یا از طریق سلب توفیق از انسان
یا از راه کشاندن به گناه، که موجب تباه شدن و هدر رفتن زحمت انسان در طریق بندگی می شود.
و...

کشاورزی که محصول زحمت های طاقت فرسایش، با جرقه ای می سوزد و دود می شود، آب زلالی در لیوان، که با افتادن حشره یا خاک، آلوده می شود.

عبادت هم گاهی با آفت«ریا» و خورده «گناه»، از بین می رود و عبادت با عجب، نماز با ریا، صدقه با منّت و حسنات با غیبت، دود می شود و از آن چیزی باقی نمی ماند.

 

 

منبع: کتاب راز نماز (برای نوجوانان)،  نوشته: محسن قرائتی


1-سفینه البحار، ج2، واژه«عبد».

2- همان مدرک(المتعبد علی غیر فقه کحمار الطاحونه).

3-وافی، ج2، ص10.

4-دعای هفتم از مناجات خمسه عشر.

5- محجه البیضاء، ج1، ص377.

6- بینّه، آیه 5.

7- مومنون، آیه 2.

8- مصباح الشریعه، ص8.

9-بحار الانوار، ج 84، ص233.

10-بحار الانوار، ج70، ص251.