« وما خلقت الجنّ والانس الاّ لیعبدون»(1)

جن وانس را ، جز برای پرستش وبندگی خود، نیافریدم.

این حکمت و هدف والا سر لوحه همه رسولان الهی نیز بوده است. درقرآن کریم می خوانیم:

« ولقد بعثنا فی کلّ امّةٍ رسولاً اَنِ اعبدُوا الله واجتنبوا الطاغوت»(2)

در هر امتی پیامبری برانگیختیم که (به مردم بگویند): «الله» را بپرستید وبنده خدا باشید واز طاغوت بپرهیزید.

ناگفته نماند که این بندگی کردن ، سودی به خدا نمی رساند بلکه مایه عزّت و سعادت خود انسان است وگر نه  خداوند بی نیاز مطلق است.

من نکردم خلق تا سودی کنم                                        بلکه تا بر بندگان جودی کنم

اگر یک معلّم هم به شاگردانش می گوید: درس بخوانید ، نفع این درس خواندن به خود آنان بر می گردد وبرای معلّم سودی ندارد.

آنچه که ریشه و سبب عبودّیت و بندگی انسان است عبارت است از:

 

1-عظمت خدا

برخورد با یک شخصیت عظیم ، انسان را به تواضع وا می دارد ، دیدار با یک دانشمند بزرگ ، آدمی را به تکریم واحترام وا میدارد ، چون که انسان در برابر عظمت و دانش آن شخصیت و این دانشمند ، خود را کوچک و کم سواد می بیند. خداوند ، مبداء همهء عظمت ها وجلال هاست. شناخت خداوند به عظمت وبزرگجی ، انسان ناتوان وحقیر را به کرنش و تعظیم وا می دارد.

2-احساس نیاز و وابستگی

انسان ،برخوردار از عجز و نیاز و ناتوانی است وخداوند ، در اوج بی نیازی وغنای مطلق وسررشته دارامور انسان هاست. این هم عاملی است ،تا انسان در برابر خداوند ، «بندگی» کند.

3-سپاس نعمت

توجه به نعمت های بی حساب و فراوانی که از هر سو و در هر زمینه ما را احاطه کرده ، قوی ترین انگیزه را برای پرستش پروردگار ایجاد می کند. نعمت هایی که حتی پیش از تولّد انسان شروع می شود و در طول زندگی همراه ماست و در آخرت هم  (اگر شایستگی داشته باشیم) از آنها بهره مند خواهیم شد. درقرآنن به این نکته اشاره شده وبه مردم زمان پیامبر(ص) می فرماید:

«فلیعبدوا ربّ هذا البیت ،الّذی اطعمهم من جوع وآمنَهم من خوف»(3)

باید خدای کعبه را عبادت کنند ، خدایی که آنان را از گرسنگی نجات داد وسیر کرد واز ترس ، ایمن ساخت.

4-فطرت

درسرشت انسان ، پرستش ونیایش وجود دارد. اگر به معبود حقیقی دست یافت ، که کمال مطلوب همین است، واگر به انحراف و بیراهه دچار شد ،به پرستش معبود های بدلی وباطل می پردازد. بت پرستی ، ماه و خورشید پرستی ، گوساله و گاو پرستی ، نمونه های انحرافی است که وجود دارد ،کسانی هم پول و مقام و همسر و ماشین وطاغوت و مدال و ... را می پرستند.

انبیاء ، آمده اند تا فطرت را در مسیر حق ،هدایت کنند وانسان را از عبادت های عوضی نجات بخشند. حضرت علی(ع) در مورد بعثت رسول خدا(ص) می فرمایند:

«فبعث الله محمداً بالحق لیخُرِج عبادَهُ من عبادة الاوثان الی عبادته...»(4)

خداوند حضرت محمد(ص) را برانگیخت تا تابندگانش را از «بت پرستی» به «خدا پرستی» دعوت کند.

روح عبادت در فطرت انسان نهفته است و اگر خوب رهبری نشود به عبادت بت و طاغوت می گراید. مثل میل به غذا در هر کودکی هست ، ولی اگر راهنمایی نشود ، کودک خاک می خورد لذّت هم می برد.بدون هدایت صحیح این گرایش فطری ، انسان به عشق های زود گذر پوچ یا پرستش های بی محتوای انحرافی دچار می شود.

 

 

منبع: کتاب راز نماز (برای نوجوانان)،  نوشته: محسن قرائتی


1-ذاریات، آیه 56.

2-زمر، آیه7.

3-قریش، آیه3-5.

4-نهج البلاغه، خطبهء 147.